شاگردان خدا

آخرین مطالب

خاطرات شهید کمال کورسل

سیدعلی مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۰ ق.ظ


شهید کمال کمال کورسل وقتی که از مشهد برگشت ، تصمیم گرفت تا مجد‌دا در جبهه حضور یابد.به این منظور همزمان با عملیات والفجر ده به جبهه رفت، ولی در این عملیات نیز موفق به حضور در خط مقدم نشد، چون از حوزه نامه فرستاده بودند که او نباید به خط مقدم برود.

از جبهه که برمی گشت اتفاقاتی را که برایش می اقتاد تعریف می کرد. یکبار برایم گفت: " روزی در سنگرم خوابیده بودم یک تفنگ کلاشینکف هم کنارم بود. یک دفعه یک موش صحرایی داخل سنگر آمد وپایم را گاز گرفت. از خواب پریدم و یک تیر به موش زدم. یکی از رزمنده ها سریع داخل سنگر آمد و گفت:" چرا تیر اندازی کردی؟ نگفتی عراقی ها  صدای شلیک را بشنوند جواب می دهند؟

برای شادی روح همه ی شهدای اسلام ، سه صلوات محمدی بفرست.

  • سیدعلی مشتاقی نیا

آشنایی با وبلاگ

سیدعلی مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۰۱ ق.ظ



سلام من سید علی مشتاقی نیا هستم 11 ساله هستم و اهل قم هستم 

منتظر نظرات شما هستم

  • سیدعلی مشتاقی نیا